رایج ترین اشتباهاتی که زبان آموزان هنگام یادگیری زبان فرانسه مرتکب می شوند
رایج ترین اشتباهاتی که زبان آموزان هنگام یادگیری زبان فرانسه مرتکب می شوند چیست؟
یادگیری یک زبان جدید شامل اشتباهاتی است - بسیاری از آنها. اشتباهات ذاتی یادگیری زبان هستند و متوجه خواهید شد که حتی افراد بومی یک زبان در کودکی اشتباه می کنند و باید اصلاح شوند. یادگیری زبان بسیار شبیه یادگیری موسیقی یا رقص یا ورزش است. شما فقط با آماده شدن برای رقصیدن یک باله شبانه شروع نکنید. قبل از اینکه بتوانید «چشمک، چشمک، ستاره کوچک» را بنوازید، زمان زیادی را صرف صدای جیر جیر کردن نتهای ویولن میکنید. و قبل از اینکه واقعاً یکی را بسازید، بسیاری از اهداف را از دست می دهید.
با این اوصاف، میخواهم به رایجترین اشتباهاتی که زبانآموزان زبان فرانسه مرتکب میشوند اشاره کنم، زیرا آگاهی از آنها میتواند به ما کمک کند تا سریعتر از آنها عبور کنیم. به این ترتیب، ممکن است کمتر به ابزارهای موجود دست پیدا کنیم، که به معنای بازگشت به الگوهای زبان(های)ی است که قبلاً با آن آشنا هستیم. در مورد رایج ترین اشتباهات در تلفظ، دستور زبان و ترجمه صحبت خواهم کرد.
تلفظ فرانسوی
زبان فرانسه ریتمی کاملاً یکنواخت دارد که با زبانی مانند انگلیسی که در آن یک هجا در یک کلمه به شدت بیشتر از بقیه لهجه می شود متفاوت است. حتی ایتالیایی، یکی دیگر از زبانهای رومی که دارای سنتهای زبانی و ادبی زیادی با فرانسوی است، بر هجاهای خاص در کلمات و عبارات تأکید میکند. تغییرات زیر و بمی در زبان فرانسوی تدریجی تر است. برای پرداختن به این موضوع، به افزایش و کاهش تدریجی صدای افراد بومی در طول یک جمله بسیار توجه کنید. اگر بخواهید این را بکشید، مانند یک خط ممتد به نظر می رسد که در یک قوس ملایم روی کلمات هر جمله ترسیم شده است.
برخی از زبان آموزان فرانسوی صدای فرانسوی را کمی بیش از حد اسپانیایی می کنند. این فقط می تواند در مناطقی باشد که هیچ یک از زبان ها غالب نیستند، اما احتمال شنیدن اسپانیایی بیشتر از فرانسوی وجود دارد. ما اسپانیایی را دوست داریم، اما به یاد داشته باشید که فرانسوی یک زبان متمایز است، به ریتم یکنواختتر، چرخاندن r کمتر نیاز دارد (اگرچه مناطقی از زبان فرانسه وجود دارد که این اتفاق میافتد)، و بسیار بیشتر از تلفظ صامتهای پایانی خودداری میکنیم. بیشتر صامت های پایانی در فرانسه تلفظ نمی شوند. به عنوان مثال، صامت های پایانی n و m برای نشان دادن اصوات صدادار نازال شده وجود دارند، مانند جمله "Un bon vin blanc". در آن کلمه آخر، ج پایانی هیچ چیز آوایی را نشان نمی دهد، بنابراین، از انتهای کلمه به عقب برگردیم، بعد از a یک n داریم، به این معنی که a نازال شده است.
صامت ها و مصوت های فرانسوی
یکی دیگر از مسائل مربوط به فرانسوی، همخوانهای بیش از حد مکش است که در مقاله خود به آن میپردازم - تلفظ فرانسوی: 4 عنصری که برای تسلط بر آن نیاز دارید . همخوانهای فرانسوی نسبت به زبانهایی مانند انگلیسی و چینی تمایل کمتری دارند. اصوات صدادار سر خوردن، که من در همان مقاله به آن می پردازم، مشکل دیگری است که مردم هنگام تلفظ فرانسوی با آن مواجه هستند. سعی کنید صداهای مصوت خالص را با حفظ تنش در حفره صوتی خود در طول مدت تلفظ مصوت حفظ کنید.
گرامر فرانسه
گرامر فرانسه به پیچیده بودن شهرت دارد. بر اساس این شهرت، میتوان فرض کرد که فرصتهای زیادی برای اشتباهات گرامری وجود دارد، اما من فقط به برخی از اشتباهات مکرری که زبانآموزان مرتکب میشوند تمرکز میکنم.
استفاده از مقاله های اشتباه برای کلمات یکی از رایج ترین اشتباهات است، به ویژه در میان مبتدیان، که دانش آنها در مورد جنسیت اسم، تعیین کننده، صفت و ضمایر، هنوز با افشای گسترده تقویت نشده است.
استفاده از مقاله صحیح برای یک کلمه مستلزم این است که بدانید از کدام کلمه در وهله اول استفاده می کنید، به جای جستجوی کلمه خود پس از بیان یک حرف معین یا نامعین. این پاسخهای مردد را به این سؤال مقایسه کنید: «گربهه... هوم... گربه؟» و "هوم ... چت؟" اگر در ابتدا از حیوان مورد نظر مطمئن نیستید، جنسیت حیوان را نمیدانید، بنابراین بهتر است قبل از یافتن پاسخ به جای شروع مقاله، بگویید «هوم...» با توجه به اینکه ممکن است پس از بررسی گزینه های حیوانی خود تغییر کند.
اشتباه دیگری که انگلیسی زبانان مرتکب می شوند این است که وقتی در مورد رویدادهای گذشته صحبت می کنند، از حالت شرطی استفاده می کنند، به ویژه رویدادهایی که باید از زمان ناقص استفاده کنند. در حالی که در انگلیسی می گوییم «وقتی کوچک بودیم در پارک قدم می زدیم»، در فرانسوی می گوییم «Quand nous étions petits nous faisions (نه ferions!) des promenades au parc». بنا به دلایلی، انگلیسیزبانها الگوی را در مواقعی که لازم نیست به فرانسوی منتقل میکنند.
حروف اضافه باید حفظ شوند. استفاده از آنها همیشه با حروف اضافه استفاده شده در زبان های دیگر مطابقت ندارد، حتی زمانی که آنها مستقیماً ترجمه می کنند، به عنوان مثال sur "Bienvenue sur France Culture" - زمانی که به یک ایستگاه رادیویی گوش می دهید، اما زمانی که می خواهید بگویید در حال صحبت با تلفن هستید، شما به جای «Je suis sur le téléphone» می گویید «Je suis au téléléphone» به این معنی که به معنای واقعی کلمه روی موبایل خود نشسته اید.
روشمندترین استفاده از حروف اضافه برای حروف اضافه جغرافیایی است، زیرا شما از à برای شهرها، en یا au (گاهی اوقات aux برای اشکال جمع) برای ایالت ها و کشورها، بسته به جنسیت آنها، و en برای تمام قاره ها به جز قطب جنوب استفاده می کنید، زیرا همه اینها هستند. زنانه. اگر تصمیم دارید از پنگوئن های امپراتور دیدن کنید، می گویید "Je vais dans l'Antarctique".
افعال فرانسوی که با حروف اضافه دنبال می شوند را باید با حروف اضافه آنها یاد گرفت. برخی از افعال فرانسوی می توانند بیش از یک حرف اضافه بگیرند. استفاده از حروف اضافه مختلف اغلب معنی را تغییر می دهد، به عنوان مثال، "Je pense à toi" - "من به تو فکر می کنم" در مقابل "Qu'est-ce que tu penses du film?" - "نظر شما در مورد فیلم چیست؟" مثال دوم بیانگر داشتن نظر است. همچنین، افعال فرانسوی وجود دارند که وقتی مفعول یک شخص است، به حرف اضافه نیاز دارند، اما زمانی که مفعول یک چیز است، نه، مثلاً «Ils ont offert le cadeau au professeur».
گاهی اوقات افراد ماضی هایی را می سازند که وجود ندارند. حتی فرانسوی زبانهای بومی نیز ممکن است این کار را انجام دهند، زیرا برخی از ماضیها بسیار نامنظم هستند، اما به این فکر کنید که شنیدن «J'ai prenu ces livres à la bibliothèque» به جای «J'ai pris ces livres à la bibliothèque» چقدر عجیب است. و به یاد داشته باشید که استفاده از یکی از این افعال کمکی ساخته شده به همان اندازه عجیب به نظر می رسد. بنابراین حتی اگر مصدر pouvoir شبیه vouloir است، به یاد داشته باشید که فعل ماضی pouvoir pouvu نیست. Avez-vous pu vous en souvenir؟
ترجمه فرانسوی
اگر سعی کنید همه چیز را کلمه به کلمه ترجمه کنید، ممکن است با مشکل مواجه شوید. کلمات و ساختارها در زبان های مختلف همیشه مطابقت ندارند. به همین دلیل است که صحبت کردن به یک زبان جدید مغز شما را به روی روش های جدید تفکر باز می کند. شما فقط به مسائل یکسان فکر نمی کنید. حتی مفهوم زمان هم تغییر می کند. به این فکر کنید که چه احساسی ممکن است برای یک انگلیسیزبان یا یک چینیزبان بیپرده در مقابل گذرواژه داشته باشد و به درک جدیدی از زمانی که این گویندگان میتوانند تفاوتهای ظریف بین این دو زمان را درک کنند، فکر کنید.
عبارات اصطلاحی مثالی از نحوه ترجمه معنی بدون استفاده از کلمات "معادل" هستند که در فرهنگ لغت پیدا می کنید. «من آن را مثل پشت دستم میدانم» در انگلیسی «Je le connais comme ma poche» در فرانسوی است.
ترتیب کلمات نیز بسته به زبانی که صحبت می کنید می تواند متفاوت باشد. اگر چیزی را در انگلیسی دوست دارید، با شما به عنوان فاعل شروع میکنید، با علاقه ادامه میدهید و با چیز که مفعول جمله است، پایان میدهید. شما می توانید از این ترتیب با فعل aimer در فرانسوی استفاده کنید، یعنی "J'aime ces fleurs". یا می توانید از فعل plaire استفاده کنید و سپس ترتیب کلمه تغییر می کند تا با چیزی که "ces fleurs" را دوست دارید شروع کنید. در این مورد جمله جدید «Ces fleurs me plaisent» است. به این فکر کنید که گلها برای شما خوشایند هستند. گلها که موضوع جمله هستند جمع جمع می گیرند و شما مفعول «من» هستید. این بیشتر شبیه ایتالیایی "Mi piaccono i fiori" است.
مهمترین چیزی که باید هنگام نزدیک شدن به یک زبان جدید به خاطر بسپارید این است که در حالی که برخی از ابزارهایی که قبلاً از زبان(های)ی که قبلاً می شناسید می تواند کمک کند، مهم است که ذهنی باز داشته باشید و پیش فرض های زیادی در مورد نحوه زبان نداشته باشید. باید کار کند. همیشه جنبه های آوایی، ساختاری و اصطلاحی جدید و جالبی برای زبانی وجود دارد که شما در حال یادگیری آن هستید، و زبان فرانسه نیز همان است. شکستن برخی از الگوهایی که به آنها عادت کرده اید، به گنجاندن این الگوهای جدید در گفتار و نوشتار شما کمک می کند. ممکن است نیاز به تکرار یا تصاویر جدید یا ترکیبهای جدیدی از حرکات لب و زبان برای تولید صدای جدید باشد، اما هرچه بیشتر به الگوهای جدید مراجعه کنید، طبیعیتر میشوند و کار کردن با برخی از آنها آسانتر میشود. این مشکلاتی که هنگام یادگیری زبان فرانسه با آن مواجه می شوید.