هر آنچه باید درباره آلمانی بدانید
بهترین راه برای یادگیری آلمانی چیست؟
اگر مشتاق یادگیری آلمانی هستید یا فقط در مورد آن کنجکاو هستید ، پس باید پایه محکمی برای زبان ایجاد کنید. آلمانی یک زبان زیبا با تاریخ غنی و جذاب است. و این راهنما همه چیزهایی را که برای شروع کار باید در مورد آلمانی بدانید را پوشش می دهد. به هر حال، بهترین راه برای یادگیری زبان آلمانی، درک ریشه آن و چگونگی تبدیل آن به زبان امروزی است.
آلمانی چقدر رایج است؟
آلمانی یازدهمین زبان رایج در جهان است که بیش از 95 میلیون زبان مادری در سراسر جهان دارد و 10 تا 15 میلیون نفر دیگر به عنوان زبان دوم به آن صحبت می کنند. اکثریت سخنرانان آن در اروپا زندگی می کنند، جایی که این زبان اولین زبان 16 درصد جمعیت است.
اما آلمانی به آلمان محدود نمی شود. این زبان رسمی یا یکی از زبان های رسمی اتریش، بلژیک، لیختن اشتاین، تیرول جنوبی در ایتالیا و سوئیس است. و همچنین یکی از زبان های مورد مطالعه در جهان است. در حال حاضر، حدود 14.5 میلیون دانش آموز با 75 تا 100 میلیون دانش آموز دیگر که قبلاً آن را مطالعه کرده اند، آن را مطالعه می کنند.
اصطلاح "دویچ" از کجا آمده است؟
نام آلمان و زبان آن آلمانی تاریخچه پیچیده ای دارد. در حالی که سایر کشورهای منطقه نام های مختلفی برای منطقه، مردم و زبان های آن دارند، آلمانی ها اصطلاح Deutschland را ترجیح می دهند .
این از یک صفت برگرفته از زبان پروتو-ژرمنی * theudisk- می آید که خود از واژه آلمانی باستانی thiota، diota (آلمانی * theudō ) به معنای "مردم" یا "مردم" گرفته شده است. بنابراین، به طور خلاصه، "دویچ" به معنای زبان مردم یا مردم ساکن در آلمان است. و همچنین در ابتدا برای توصیف زبان رایج در منطقه استفاده می شد که بسیار متفاوت از زبان لاتینی بود که توسط رهبران مذهبی و سکولار در منطقه استفاده می شد.
5 حقیقت جالب در مورد زبان آلمانی
یکی از بهترین راه ها برای یادگیری زبان آلمانی، غوطه ور شدن در کنجکاوی های آن است. آلمانی یک زبان منحصر به فرد با بسیاری از تفاوت های متمایز است که برای انگلیسی زبانان بومی در تلاش برای یادگیری این زبان متمایز خواهد بود. در اینجا چند نمونه هستند:
- اسامی آلمانی با حروف بزرگ نوشته می شوند.
- سه جنسیت وجود دارد: مذکر، مؤنث و خنثی. (این با انگلیسی بدون جنسیت و زبان های عاشقانه که فقط مردانه و زنانه دارند متفاوت است). نکته: از ابتدا جنسیت را با اسم حفظ کنید.
- آلمانی تقریباً 60 درصد شبیه انگلیسی است.
- دنگلیش به طور فزاینده ای محبوب است. اینها کلمات ترکیبی آلمانی-انگلیسی مانند "die Aircondition" برای تهویه مطبوع یا "der McJob" برای یک شغل کم درآمد هستند.
- آلمانی اغلب دارای کلمات ترکیبی بزرگی است (طولانی ترین آنها 63 حرف است): «Rindfleischetikettierungs – überwachungsaufgabenüber – tragungsgesetz» («قانونی برای نظارت بر برچسب گذاری گوشت گاو».
چگونه آلمانی به زبان امروزی تبدیل شد
نسخه آلمانی که امروز وجود دارد، نسخه ای نیست که همیشه وجود داشته است. امروزه ما "آلمانی استاندارد" را داریم، اصطلاحی که برای توصیف زبان رایجی که در سراسر کشور تدریس می شود، استفاده می شود. اما با توجه به تاریخ طولانی زبان آلمانی، این فقط یک پیشرفت نسبتاً جدید است.
همانطور که قبلا ذکر شد، زبان آلمانی به عنوان یک زبان پروتو-ژرمنی ریشه دارد، زبانی که در حدود 500 سال قبل از میلاد صحبت می شود و احتمالاً ریشه در اسکاندیناوی دارد. و مانند همه زبانها، جغرافیا، فاصله و زمان نقش خود را در جداسازی انواع این زبان ایفا کرد. در نتیجه، تا قرن هشتم میلادی، این زبان ها عمدتاً نامفهوم بودند.
تغییر صدای ژرمنیک بالا
سپس زبان تغییر قابل توجه دیگری را تجربه کرد که به آن تغییر صدای ژرمنی بالا (یا تغییر همخوانی ژرمنی بالا) معروف است. در طی این تغییر، چندین تغییر مشخص در زبان در دو منطقه رخ داد، منطقه مرتفع در جنوب آلمان و منطقه پایین در شمال آلمان.
در نتیجه دو گویش مجزا شکل گرفت. این گویشها که به آلمانی بالا و پایین معروف هستند، منطقه جغرافیایی را منعکس میکنند و بازتابی از وضعیت نیستند. در یک لحظه بیشتر در مورد این دو…
تغییر همخوان ژرمنی بالا در 3 مرحله از 4 مرحله اتفاق افتاد (چهارمین مرحله عمدتاً هلندی و آلمانی پایین را تحت تأثیر قرار داد). و این تغییر به احتمال زیاد بین قرن 3 و 5 پس از میلاد رخ داده است. در اینجا هر مرحله و تغییرات رخ داده است:
فاز 1 | مثال | فاز 2 | مثال | فاز 3 | مثال |
p → ff یا f نهایی | انگلیسی: خواب آلمانی: schlafen | p → pf (همچنین در OHG <ph> نوشته می شود؛ بعد از یک مایع بعداً به f تبدیل شد ) | انگلیسی: apple آلمانی: Apfel | b → p | محدود به آلمانی سوئیسی/اتریشی/برواریایی |
t → zz (بعدها آلمانی ss ) یا z نهایی (s) | انگلیسی: خیابان
| t → tz (در آلمانی مدرن اغلب املای <z> و تلفظ /ts/) | انگلیسی: cat آلمانی: Katze | d → t | انگلیسی: قرمز آلمانی: پوسیدگی |
k → hh (بعدها ch آلمانی ) | انگلیسی: غنی آلمانی: reich | k → kch (تلفظ /kx/). | انگلیسی: لیسیدن آلمانی: lecken | g → k | محدود به آلمانی سوئیسی/اتریشی/برواریایی |
همانطور که می بینید، برخی از این تغییرات امروزه در آلمانی استاندارد وجود ندارد، اما همچنان بر زبان آن زمان تأثیر گذاشته است. و از آنجایی که این تمایزات زبانی در طول زمان به کندی رشد کردند، مناطقی وجود دارد که گویشهای آلمانی برای گویشوران آلمانی استاندارد غیرقابل درک است. (این گویش ها عمدتاً به نفع آلمانی استاندارد توسط نسل های جوان کم رنگ می شوند).
زبان استاندارد آلمانی چیست؟
در کشورهایی که دارای چندین نوع زبان هستند، اغلب تلاش می شود تا منطقه را از طریق نسخه استاندارد زبان مادری متحد کنند. شما این را به عنوان مثال در اسپانیایی و چینی می بینید. در آلمانی، به عنوان Hochdeutsch یا "آلمانی عالی" شناخته می شود.
هوخدویچ در ابتدا به عنوان تلاشی برای ایجاد یک زبان ادبی مشترک در سراسر کشور آغاز شد. امید این بود که یک نسخه مشترک از زبان وجود داشته باشد که به راحتی در سراسر منطقه خوانده شود. این روند (که صدها سال به طول انجامید) با تلاش مارتین لوتر برای ترجمه کتاب مقدس آغاز شد. به آلمانی در سال 1522 آغاز شد.
چگونه مارتین لوتر زبان آلمانی را متحد کرد
مارتین لوتر در نتیجه تلاشهایش برای نوشتن یک «آلمانی زنده» نسخهای از عهد جدید را ایجاد کرد که بین آلمانی مرکزی شرقی خودش از ساکسونی و چند گویش دیگر آلمانی عالی ترکیب شد.
به لطف دستگاه چاپ، بسیاری از زبان مادری آلمانی به سرعت به نسخه ای از کتاب مقدس لوتر دست یافتند که به وحدت زبان کمک کرد. در مورد تلفظ، مارتین لوتر لهجه ای از هانوفر انتخاب کرد. این منجر به از دست دادن برخی از تغییرات زبانی شد که توسط شیفت همخوان آلمانی بالا ایجاد شد.
علاوه بر این، با تبدیل شدن این زبان به زبان نوشتاری کشور، در نهایت به زبان آموزشی مورد استفاده در کشور نیز تبدیل شد. و با گذشت زمان، این منجر به تبدیل شدن آن به زبان رسمی گفتاری آلمان شد.
در نتیجه، تقریباً همه آلمانی ها می توانند آلمانی استاندارد صحبت کنند. درست است، برخی از مناطق مانند بایرن هنوز گویش متمایز خود را دارند، اما هنوز هم قادر به درک آلمانی استاندارد هستند.
چه لهجه های دیگری در آلمان وجود دارد؟
همانطور که اشاره شد، آلمانی عالی به نظر می رسید که از آزمون زمان جان سالم به در ببرد، اما این بدان معنا نیست که آلمانی پایین و تأثیرات آن کاملاً محو شده است. نفوذ آلمان سفلی را هنوز می توان در بخش شمالی آلمان و بخش هایی از هلند و بلژیک یافت.
و همین امر در مورد بخشهای متمایز آلمانی عالی که بر زبان سوئیس شمالی و زبان اتریش امروزی تأثیر گذاشتهاند نیز صادق است. این امر آلمانی را به یک زبان پرمرکز یا زبانی با چندین گونه استاندارد تبدیل می کند.
آلمانی باواریایی (Bayerish)
این گویش آلمانی که در جنوب شرقی آلمان واقع شده است، عمدتاً در تلفظ مصوت ها متفاوت است. با این حال، این تفاوت های متمایز به اندازه کافی واضح است که زبان مادری را گیج می کند و ارتباط را دشوار می کند.
آلمانی سوئیسی (Schwiizerdütsch)
یکی از بسیاری از زبان های اصلی در سوئیس، معمولاً به منطقه آلمانی زبان سوئیس محدود می شود. تلفظ به طور قابل توجهی با آلمانی استاندارد متفاوت است است . در نتیجه، زبان مادری با درک آن مشکل دارند.
آلمانی اتریشی (Österreichisches Deutsch)
در حالی که بسیار شبیه به آلمانی و قابل درک متقابل است، تلفظ آن متمایز و به طور قابل توجهی متفاوت از آلمانی استاندارد است. آلمانی ها و اتریشی ها به راحتی می توانند تفاوت در الگوهای گفتار را متوجه شوند.
گویش زاکسون بالایی (Sächsisch)
Säschsisch عمدتاً در شرق آلمان صحبت می شود و یکی از شاخه های شرقی آلمان مرکزی در نظر گرفته می شود . در حالی که از نظر زبانی شبیه به آلمانی استاندارد است، بسیاری از آلمانی زبانان به سرعت به تفاوت های شدید در لهجه اشاره می کنند. (مشابه با انواع انگلیسی بریتانیا و ایالات متحده).
تفاوت بین انگلیسی و آلمانی چیست؟
یک نقطه شروع خوب برای درک زبان آلمانی، مقایسه آن با انگلیسی است. مشاهده اینکه چگونه آن هم مشابه و هم متفاوت است، می تواند به شما کمک کند تا محدوده بهتری از انتظارات و مدت زمان لازم برای به دست آوردن تسلط در زبان به شما بدهد. تا اینجا، ما قبلاً به چند ویژگی منحصر به فرد آلمانی اشاره کرده ایم. اما، در اینجا چند مورد دیگر وجود دارد که در تضاد شدید با انگلیسی هستند.
- تغییر مقالات : مقالات به زبان انگلیسی بسیار ساده هستند (مثلاً سگ). اما در آلمانی بسته به عملکرد یک اسم در جمله تغییر می کنند .
- حروف بی صدا وجود ندارد : این امر املا را آسان می کند زیرا لازم نیست نگران حروف بی صدا باشید، اما می تواند تلفظ را سخت کند زیرا ترکیب حروف منحصر به فردی وجود دارد که صداهایی را ایجاد می کند که در انگلیسی وجود ندارند.
- حروف دارای محدودیت صدا هستند : نیازی نیست که تلفظ تمام انواع A/E/I/O/U و غیره را یاد بگیرید. در عوض، باید 3 مصوت اضافی را با umlaut و چندین ترکیب حروف یاد بگیرید. صداهای خاص و بس.
- فعل «داشتن» میتواند احساسی را بیان کند : در انگلیسی، افعال «بودن» را داریم (مثلاً I am) برای بیان حالت بودن. آلمانی گاهی اوقات از شکل تملکی "داشتن" برای بیان این موضوع استفاده می کند. بنابراین، شما به جای «گرسنه هستم» به زبان آلمانی میگویید: «من گرسنه هستم».
- فعل همیشه دوم است : برخلاف انگلیسی که به شما امکان می دهد ترتیب کلمات را بیشتر با هم ترکیب کنید، در آلمانی، فعل شما همیشه در جمله دوم است. به عنوان مثال، شما می توانید بگویید، "امروز برای شنا رفتم."
و البته، از آنجایی که آلمانی زبان منحصر به فرد خود با تنوع های بیانی فراوان است، این تفاوت ها با انگلیسی فاصله زیادی دارد. همانطور که شروع به مطالعه با استفاده از بهترین روش برای یادگیری آلمانی می کنید، بیشتر خواهید آموخت. اما اگر علاقه مند هستید، می توانید چندین تفاوت دیگر را در اینجا بیابید .
یادگیری زبان آلمانی چقدر سخت است؟
با وجود شباهتهای آن به انگلیسی، موسسه خدمات خارجی (FSI) آلمان را به عنوان زبان رده 2 رتبهبندی میکند . برای مرجع، زبانهای عاشقانه همگی بهعنوان رده 1 طبقهبندی میشوند. این بدان معناست که یادگیری آنها طبق FSI تقریباً 575 تا 600 ساعت طول میکشد. آلمان (تنها زبان دسته 2) به حدود 750 ساعت برای یادگیری نیاز دارد. با این حال، این بازه های زمانی را با کمی نمک در نظر بگیرید، زیرا مدت زمانی که فرد برای یادگیری یک زبان خارجی طول می کشد، می تواند بسیار متفاوت باشد.
اشتباهات رایج زبان آموزان آلمانی
اگر به دنبال بهترین راه برای یادگیری زبان آلمانی هستید، باید مراقب اشتباهات خود باشید . بیشتر اینها حول محور دستور زبان هستند . اما هر کسی که آلمانی را یاد میگیرد میتواند با مراقبت از این اشتباهات رایج زبانآموزان، در زمان و شرمندگی خود صرفهجویی کند:
- Fase cognates (False Friends) : همزاد کاذب زمانی است که یک کلمه شبیه یک کلمه انگلیسی است اما معنای کاملا متفاوتی دارد. به عنوان مثال، "هدیه" به معنای "زهر" است.
- استفاده نادرست از جنسیت و مقالات قطعی (der, die, das) : جنسیت در آلمانی مهم است. شما باید از ابتدا مقاله مناسب را با کلمه مناسب مطابقت دهید وگرنه زبان مادری را گیج خواهید کرد. مثال: Die Katze ist weiß (گربه سفید است) در مقابل Der Katze ist weiß (نادرست).
- استفاده از شکل جمع اشتباه : بر خلاف انگلیسی، برای جمع کردن چیزی به بیش از -s/-es نیاز دارید. مثلا برودر یک برادر است اما برودر به معنای برادران است.
- عدم استفاده از ضمایر انعکاسی : بسیاری از کلمات آلمانی به ضمیر بازتابی نیاز دارند تا دقیقاً آنچه را که نیاز دارید برقرار کنند. ایچ بین گوت (من خوبم) با mir geht es gut (حالم خوب است) یکی نیست. اولی مغرور و از نظر گرامری نادرست است، دیگری نه.
- ترتیب جملات نادرست : افعال و فاعل ها می توانند در قسمت های مختلف جمله باشند. Ich mag machen das. (من دوست دارم این کار را انجام دهم - نادرست) در مقابل Ich mag das machen. (من دوست دارم این کار را انجام دهم - درست است). بهتر است ترتیب جمله آلمانی را یاد بگیرید تا دچار سردرگمی نشوید.
کلماتی که به انگلیسی ترجمه نمی شوند
آلمانی برخی از کلمات آلمانی منحصر به فرد را ارائه می دهد که به سادگی ترجمه انگلیسی ندارند. آنها مفاهیمی هستند که افراد دریافت می کنند یا احساساتی هستند که به وضوح در یک کلمه بیان کرده اند.
در اینجا چند نمونه از کلمات آلمانی غیرقابل ترجمه آورده شده است:
- Schadenfreude : تجربه شادی از درد، رنج یا اتفاق بد دیگران. اگر کسی در بزرگراه حرف شما را قطع کند، اما بعد از آن ماشین پلیس به دلیل سرعت غیرمجاز جلوی شما را بگیرد، ممکن است در حین رانندگی لبخند بزنید. این Schadenfreude است.
- Doppelgänger : بر اساس این مفهوم که روح یا روحی از شما در این دنیا وجود دارد، یک doppelgänger شخصی را توصیف می کند که بسیار شبیه شما به نظر می رسد. دوقلو، اما دوقلو نیست.
- Wanderlust : کسی که می خواهد مسافرت کند یا مکرراً سفر کند. این انگیزه برای سفر و کاوش در جهان، ترک خانه و یافتن مکان جدید است.